امروز :پنج شنبه ۶ اردیبهشت ۱۴۰۳
شعر

۸۳۷

روز ها می گذرند و

تو نمی گذری

این شهر ، چشم های کوری دارد

و از تو ، و از ملودی مادری ام خبری نیست

با این همه

هر جای بی جایی که می روم

باز تو هستی و دیوار و جاده و

وعده ی فردا ….

و من هنوز در دیروز آن تخت

سخت خوابیده ام !

 

 

 

از : شیدا محمدی

FacebookTwitterLinkedIn
دیدگاه ها
تعداد دیدگاه ها : بدون دیدگاه






خبرنامه سایت

تبليغات

لیست شاعران

منو اصلی