امروز :جمعه ۱۰ فروردین ۱۴۰۳

۱۴۳۶

 

اجازه هست که اسم تورا صدا بزنم

به عشق قبلی یک مرد پشت پا بزنم

اجازه هست که عاشق شوم، که روحم را

میان دست عرق کرده تو تا بزنم

دوباره بچه شوم بی بهانه گریه کنم

دوباره سنگ به جمع پرنده ها بزنم

دوباره کنج اتاقم نشسته شعر شوم

و یا نه! یک تلفن به خود شما بزنم

نشسته ای و لباس عروسیت خیس است

هنوز منتظری تا که زنگ را بزنم

برای تو که در آغاز زندگی هستی

چگونه حرف ز پایان ماجرا بزنم؟!

دوباره آمده ای تا که عاشقت باشم

و من اجازه ندارم عزیز جا بزنم!

 

 

از : سیدمهدی موسوی

 

 

FacebookTwitterLinkedIn
دیدگاه ها
تعداد دیدگاه ها : بدون دیدگاه






خبرنامه سایت

تبليغات

لیست شاعران

منو اصلی