امروز :جمعه ۳۱ فروردین ۱۴۰۳
شعر

۸۹۵

 

زدم به جاده عشقت پیاده در باران
به شوق لحظه دیدار ساده در باران

 

در این طراوت نمناک در دلم سبز است
امید حادثه ای فوق العاده در باران

 

ببین که آینه بی قراری ام شده است
زلال صورت نمناک جاده در باران

 

ز پشت پنجره کلبه ات نگاهی کن
ببین چه سبز بهار ایستاده در باران!

 

اشاره ای، که گره خورده با نگاهت باز
نگاه مرد دل از دست داده در باران

 

ز بی تفاوتی ات ای پری قصه من
شکست شوکت یک شاهزاده در باران

 

 

 

از : سیدمحمد بابامیری

 

 

FacebookTwitterLinkedIn
دیدگاه ها
تعداد دیدگاه ها : بدون دیدگاه






خبرنامه سایت

تبليغات

لیست شاعران

منو اصلی