امروز :جمعه ۷ اردیبهشت ۱۴۰۳
شعر

۱۸۲۳

خیال می کردم

بس که بلند بلند می خندیم

برگشته اند همه

نگاهمان می کنند در کافه

یا بس که تو زیبایی

 

داشتیم به عاشقی هایمان

داشتیم به زندگی هایمان

حتی به شعرهایمان

 

نه

صبر کن

همه ترسیده بودند

از دور که نگاه می کنم

تو چیزی را پنهان کرده بودی از من

از آخرین جمعه ات در بهمن ماه

مرگت را

 

و بلند بلند می خندیدی

 

 

 

از : سارا محمدی اردهالی

 

FacebookTwitterLinkedIn
دیدگاه ها
تعداد دیدگاه ها : بدون دیدگاه






خبرنامه سایت

تبليغات

لیست شاعران

منو اصلی