امروز :پنج شنبه ۶ اردیبهشت ۱۴۰۳

۴۳۱

 

از هیچ

پرت می شوم اینجا

و دانه ات را باد

از هیچ کجای بالا دست

رها می کند روی دامن امنم

تو ریشه می زنی در من

سبز می شوی

و روی کتف های تو لانه می سازم

برای روز مبادا

 

برای گریه های طولانی

برای لحظه های کوتاهی

که با تو قهر خواهم کرد

و بعد از آشتی

زمین دوباره همان گلوله ی آبی ست

که رها مانده در بلندی اعماق

چقدر زیر پایمان خالی ست

و آسمان

چه قدر خالی تر

 

 

 

از : رویا زرین

 

FacebookTwitterLinkedIn
دیدگاه ها
تعداد دیدگاه ها : بدون دیدگاه






خبرنامه سایت

تبليغات

لیست شاعران

منو اصلی