امروز :جمعه ۳۱ فروردین ۱۴۰۳

۱۱۱۳

 

امشب به یادت پرسه خواهم زد غریبانه

در کوچه های ذهنم ــ اکنون بی تو ویرانه ــ

 

پشت کدامین در ، کسی جز تو تواند بود ؟

ای تو طنین هر صدا و روح هر خانه !

 

اینک صعودم تا به اوج عشق ورزیدن

با هر صعود جاودان ، پیوند پیمانه

 

امشب به یادت مست مستم تا بترکانم

بغض تمام روزهای هوشیارانه

 

بین تو و من این همه دیوار و من با تو

کز جان گره خورده است این پیوند جانانه

 

چون نبض من در هستی ام پیچیده ، می آیی

گیرم که از تو بگذرم سنگین و بیگانه

***

گفتم به افسونی تو را آرام خواهم کرد

عصیانی من ! ای دل ! ای بی تاب ِ دیوانه !

 

امشب ولی می بینمت دیگر نمی گیرد

تخدیر هیچ افیون و خواب هیچ افسانه

 

 

از : حسین منزوی

FacebookTwitterLinkedIn
دیدگاه ها
تعداد دیدگاه ها : بدون دیدگاه






خبرنامه سایت

تبليغات

لیست شاعران

منو اصلی