امروز :شنبه ۱ اردیبهشت ۱۴۰۳

۱۵۲۲

قتل این خسته به شمشیر تو تقدیر نبود

ورنه هیچ از دل بی رحم تو تقصیر نبود

من دیوانه چو زلف تو رها می کردم

هیچ لایقترم از حلقه ی زنجیر نبود

یا رب این آینه حسن چه جوهر دارد

که در او آه مرا قوت تاثیر نبود

سر ز حسرت به در میکده ها بر کردم

چون شناسای تو در صومعه یک پیر نبود

نازنین تر ز قدت در چمن ناز نرست

خوش تر از نقش تو در عالم تصویر نبود

تا مگر همچو صبا باز به کوی تو رسم

حاصلم دوش به جز ناله ی شبگیر نبود

آن کشیدم ز تو ای آتش هجران که چو شمع

جز فنای خودم از دست تو تدبیر نبود

آیتی بود عذاب انده حافظ بی تو

که بر هیچ کسش حاجت تفسیر نبود

از : حافظ

FacebookTwitterLinkedIn
دیدگاه ها
تعداد دیدگاه ها : بدون دیدگاه






خبرنامه سایت

تبليغات

لیست شاعران

منو اصلی