امروز :پنج شنبه ۶ اردیبهشت ۱۴۰۳

۵۴۴

 

گل ناز پرپر من ، آخرین همسفر من

جای لب های قشنگت ، مونده روی دفتر من

 

ای که شعر تلخ اشکات ، قصه ی غربت من بود

عینهو نفس کشیدن ، دیدنت عادت من بود

 

تو یه حرف تازه بودی واسه من ، قصه ی دو نیمه و یکی شدن

تو به عشق یه معنی تازه دادی ، طپش یه قلب و گرمای دو تن

 

میون دفتر شعرام ، به تن سفید هر برگ

با همون خط قشنگت ، تو نوشتی “یا تو یا مرگ”

 

ای رفیق نیمه راهم ، می دونم که تو نمردی

ولی وقتی رفتی انگار ، پیش چشمام جون سپردی

 

گل ناز پرپرم ، ای همدرد . . . . به نبودنت باید عادت کرد !

 

 

از : اردلان سرفراز

 

FacebookTwitterLinkedIn
دیدگاه ها
تعداد دیدگاه ها : بدون دیدگاه






خبرنامه سایت

تبليغات

لیست شاعران

منو اصلی