امروز :جمعه ۳۱ فروردین ۱۴۰۳
شعر

۸۱۹

اکنون رَخت به سراچه ی آسمانی دیگر خواهم کشید .

آسمان ِ آخرین

که ستاره ی تنهای آن

تویی .

آسمان ِ روشن

سرپوش ِ بلورین ِ باغی

که تو تنها گُل ِ آن ، تنها زنبور ِ آنی .

باغی که تو

تنها درخت ِ آنی

و بر آن درخت

گلی ست یگانه

که تویی .

ای آسمان و درخت و باغ ِ من ، گُل و زنبور و کندوی من !

با زمزمه ی تو

اکنون رخت به گستره ی خوابی خواهم کشید

که تنها رویای آن

تویی .

 

 

 

از : احمد شاملو

FacebookTwitterLinkedIn
دیدگاه ها
تعداد دیدگاه ها : بدون دیدگاه






خبرنامه سایت

تبليغات

لیست شاعران

منو اصلی